بسم الله الرحمن الرحیم. این وبلاگ ایجاد شد تا مطالب در دسترس عموم قرار بگیرد و إن شاء الله به پرسش های دوستان پاسخ خواهیم داد
به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ادبیات عرب و آدرس adabiatarab2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



آمار مطالب

کل مطالب : 108
کل نظرات : 1

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :
خیر مقدم

بسم الله الرحمن الرحیم.

سلام علیکم خدمت شما دوستان گرامی.

هدف از ایجاد این وبلاگ، گسترش معارف و علوم دینی است.

إن شاء الله خدا ما را در این مسیر ثابت قدم قرار دهد و بتوانیم با موفقیت این معارف رو منتشر کنیم.

 

دوستان عزیز اعم از دانش آموزان، کنکوری ها، دانشجوها، طلاب و... اگر سؤالی نسبت به قواعد عربی داشتید ، ما در خدمت شما هستیم و سعی براین خواهد بود که در أسرع وقت پاسخ داده شود. 

 

کانال ما رو در ایتا دنبال کنید. 

 

https://eitaa.com/adabiatarab2

 

اللهم عجّل لولیک الفرج

تعداد بازدید از این مطلب: 259
برچسب‌ها: ادبیات , عرب , خیرمقدم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


« اِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ »

#تحقیق_علمی

 

نکته : در آیه « اِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ »

 

« أقوم » خبر هست برای « هی » 

و از طرفی خبر ( یعنی : أقوم ) مفرد مشتق هست !! زمانیکه خبر مفرد مشتقی باشه که ضمیر مستتر رو رفع داده ، مطابقت بین مبتدا و خبر واجب هست. پس چرا مبتدا ( یعنی : هی ) مؤنث اومده و خبر ( أقوم ) مذکر!؟

و از طرفی هم قاعده داریم در اسم تفضیل که میگه زمانیکه أفعل تفضیل خالی از أل باشه ، افعل تفضیل همیشه مفرد مذکر میاد!

خب در این مثال دو قاعده با هم تعارض کردند !

تعارض بین قاعده ( وجوب مطابقت مبتدا و خبر در مفرد مشتق رافع ضمیر ) و قاعده ( وجوب مفرد مذکر اومدن اسم تفضیل زمانیکه خالی از أل باشه ) چگونه حل میشه!؟

 

 

#پاسخها_و_مؤیدات:

 

1- قاعده ی این که خبر زمانیکه مفرد مشتق از قسم افعل تفضیل باشه وجوب مطابقت بین مبتدا و خبر در تذکیر و تأنیث لازم است، تسامحی است و یک قاعده ی عقلی صرف نیست که تخصیص بردار نباشه بلکه قاعده اعتباری است و تخصیص بردار هست و افعل تفضیل مجرد از أل و اضافه از این قاعده ای که در خبر مفرد مشتق هست استثناء شده و به تعبیری طبق کتاب شرح صمدیه، عدول از اصل صورت گرفته.

 

2- دلیل اینکه خبر افعل تفضیل مجرد از أل و اضافه، مفرد و مذکر میاد این هست که شبیه أفعل باب تعجب هست و به افعل باب تعجب علامت تثنیه و جمع متصل نمیشه پس به افعل تفضیل مجرد هم این علائم متصل نمیشه و به همین خاطر در افعل تفضیل مجرد، خبر با مبتدا مطابقت نمیکنه. ( به دلیل شباهتش به افعل تعجب) کما اینکه در حاشیه صبان این مطلب اومده. 

 

3- بر فرض که تعارضی هم رخ بده (که نمیده چون عرف تسامح میکنه) به نحوی باید بین دو قاعده جمع کنیم. حالا یا جمع تبرعی طبق مبنای کسانی که آن را جایز می‌دانند و یا جمع عرفی و مقبول (دلالی) که مواردش مفصل در اصول بحث شده و ما در بیانش نیستیم

 

و...

 

https://eitaa.com/adabiatarab2

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 3
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کانال ادبیات عرب

کانال ادبیات عرب ما رو در ایتا دنبال کنید و سؤالات خود را مطرح فرمایید.

https://eitaa.com/adabiatarab2

تعداد بازدید از این مطلب: 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کانال پاسخ به شبهات

کانال پاسخ به شبهات را در ایتا راه اندازی کردیم

عضو بشید و اگر شبهه ای بود مطرح کنید

https://eitaa.com/eeteghadi

تعداد بازدید از این مطلب: 14
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تشخیص حرکت عین الفعل

روش_تشخیص_حرکت_عین_الفعل

برای اینکه بفهمیم حرکت عین الفعل چی هست اول باید ببینیم فعل ثلاثی مجرد هست یا ثلاثی مزید!!⁉️

١ اگر فعل ثلاثی مزید باشه که طبق باب ، میشه تشخیص داد مثلا باب إفعال میشه أفْعَلَ ( عین فعل ماضی باب إفعال میشه مفتوح ) یُفْعِلُ ( عین فعل مضارع باب إفعال میشه مکسور )

پس در ثلاثی مزید عین فعل قیاسی ( قاعده مند ) هست و طبق باب میشه تشخیص داد .

٢ اگر فعل ثلاثی مجرد باشه روش تشخیص عین الفعل سماعی هست یعنی باید به معجم یا فرهنگ لغت مراجعه بکنیم و ببینیم عرب چجور استعمال کرده .پس برای تشخیص حرکت عین الفعل ثلاثی مجرد باید رجوع به معجم کرد.

حالا گاهاً یک فرمول هایی ذکر شده که غالباً میشه بدون رجوع به فرهنگ لغت تشخیص داد که حرکت عین الفعل چیه ❕❗️????????????

۱-باب ( فَعِلَ یَفْعَلُ ) اغلب بر حالات غیر ثابت یا بر رنگ ها یا عیوب دلالت می‌کنه ، مثلا: حَزِنَ یَحْزَنُ (اندوهگین شدن ) ، فَرِحَ...(شاد و خُرّم شدن )، سَوِدَ...( سیاه شدن )، عَرِجَ ...(شَل و لنگ شدن) 

۲-باب ( فَعُلَ یَفْعُلُ ) بیشتر بر خلقیات و اوصاف ثابت ، دلالت می‌کنه . مثلاً: حَسُنَ یَحْسُنُ (زیبا -نیکو شدن )، لَؤُمَ یَلْؤُمُ (پست و فرومایه و لئیم شدن ) ، جَمُلَ یَجْمُلُ ( زیبارو یا زیباخو شدن)

توجه: اینکه ببینیم فعل مثال هست یا اجوف یا ناقص یا لفیف ، کار را برای ما راحت تر میکند . چون مثلا ابواب ثلاثی مجرد در مثال واوی( وضمسکح) ، در مثال یائی ( یضکس) ، در اجوف واوی ( نوس ) و در اجوف یایی ( سیض ) و... هست.

تعداد بازدید از این مطلب: 23
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فرق واو و أو عطف

در واو عاطفه ، معطوف و معطوف علیه تحت یک حکم جمع میشن . اما در أو عاطفه حکم بر یکی از معطوف و معطوف علیه هست به صورت مبهم.

واو عاطفه استعمال میشه برای مطلق جمع ولی اصل در معنی أو عاطفه تسویه در حکم بین معطوف و معطوف علیه است. و گاهی أو عاطفه برای تقسیم هم میاد.

تعداد بازدید از این مطلب: 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مراد از ارصاد در علم بدیع

مراد از ارصاد در علم بدیع ( محسنات معنویه ) چیست !؟

به ارصاد ، تسهیم هم میگویند.

ارصاد در لغت : 

آماده شدن ، نگهبان گماردن ، مراقبت کردن

ارصاد در اصطلاح :

این که پیش از فاصله در فقره یا پیش از قافیه در شعر ، چیزی ذکر گردد که بر آن فاصله یا قافیه دلالت کند هر گاه که ( رَوِیّ ) شناخته شود.

مراد از فِقْرَة : قسمتی از نثر است و آن قسمت به منزله بیت در شعر است که به آن قرینه هم میگویند.

مراد از رَوِیّ : قافیه یا پسوند کلمات آخر اشعار است که حرف اصلی آخر آنها یکی باشد و آن حرف را در اصطلاح « رَوِیّ » میگویند. مانند کلمات « دل ، گِل ، مایل ، حاصل ، مشکل » که آخرین حرف اصلی آن ها ( لام ) است.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ ﴿۳۸﴾

فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾

فاصله پیش از آیه ۳۹ ، کلمه « لُغُوب » است که رَوِیّ آن « باء » است‌. ما با شنیدن « قبل طلوع الشمس » در آیه ۳۹ وقتی « قبل » دوم را شنیدیم میفهمیم پس از آن باید « غُرُوب » باشد با توجه به کلمه « لُغُوب » در آیه پیش از آن.

https://eitaa.com/adabiatarab2

تعداد بازدید از این مطلب: 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فرق فاعل و اسم فاعل

اسم فاعل اسمی است که با ساختار خود ، بر صدور حدث دلالت می‌کند. اما فاعل نقشی است که کلمه ، در ترکیب با دیگر کلمات در جمله پیدا میکند ؛ حال فرقی نمیکند که وزن این کلمه ، بر چه چیز دلالت میکند یا اساساً وزن آن معنایی داشته باشد یا خیر.

برای نمونه : وزن « کاتب » میتواند در جمله نقش هایی چون مبتدا ، خبر ، فاعل ، مفعول ، مجرور به حرف جر ، صفت و حال را بپذیرد ؛ ولی همچنان به معنای « نویسنده » ( معنای اسم فاعلی ) باشد ؛ این معنا از جایگاه کلمه در جمله فهمیده نمیشود ؛ بلکه کلمه به خودی خود این معنا را میرساند.

مثال :

۱- الکاتب ذَهَبَ

۲- عَمروٌ کاتبٌ

۳- ذَهَبَ الکاتبُ

۴- أَجْلَسْتُ الکاتبَ

۵- مَرَرْتُ بِکاتبٍ

در همه این مثال ها « کاتب » اسم فاعل می‌باشد اما فقط در مثال سوم فاعل است.

رابطه اسم مفعول و نقش مفعول نیز از همین قبیل است. اسم مفعول عنوانی است که از کلمه ، به خودی خود فهمیده میشود ؛ مانند : مسرور ( خوشحال شده ) ؛ ولی عنوان مفعول ، نقشی است که از بررسی رابطه یک کلمه در جمله با دیگر عناصر آن جمله درک میشود.

تعداد بازدید از این مطلب: 23
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چرا نصب منقوص ظاهر است

چرا منقوص در حالت رفعی و جری ، ضمه و کسره اش در تقدیر است. ولی در حالت نصبی ، فتحه ظاهر میشود!؟ 

جاء القاضیْ

رأیت القاضیَ

مررت بقاضیْ

زیرا ضمه و کسر بر یاء ثقیلند پس در حالت رفع و جر ، ضمه و کسره در تقدیر است. اما در حالت نصب فتحه ظاهر می‌گردد چون فتحه خفیف است. 

تعداد بازدید از این مطلب: 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


انواع شباهت

علت بناء اسم شباهت مُدنِی داشتن اسم به حرف است.

مراد از شباهت مُدنِی و غیر مُدنِی چیست!؟

شباهت بر دو قسم است :

۱- شباهت مُدْنِی : چیزی که مقتضی اعراب میباشد با جهت شباهت معارضه نکند. مانند : « شباهت ضمایر به حروف » زیرا هیچ مقتضی اعراب با « شباهت وضعی » معارضه نمی نماید.

۲- شباهت غیر مُدْنِی : شباهتی که با جهت شباهت ، چیزی که مقتضی اعراب است معارضه نماید. مانند : « أیّ » استفهامیه و شرطیه ؛ زیرا «أیّ» شرطیه چون دارای معنای «إن» شرطیه و «أیّ» استفهامیه دارای معنای «همزه» استفهامیه است « شباهت معنوی » به حروف دارند و این نوع شباهت ، مقتضی بنای آن دو است ولی از آنجا که «أیّ» از اسماء واجب الإضافة میباشد و « اضافه » از خصائص اسم و مقتضی اعراب است، این مقتضی اعراب با آن مقتضی بناء معارضه می نماید ، در نتیجه هر دو تساقط میکنند و از بین میروند و «أیّ» به اصلش بر میگردد که اسم است. و گفته شد که اصل اسم «اعراب» است. پس «أیّ» به هردو قسمش معرب است.

 

 

پس شباهتی که موجب بناء شدن اسم میشود «شباهت مدنی» است. 

تعداد بازدید از این مطلب: 16
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود